۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

گفتگویی بين لئوناردو باف و دالايى‌لاما




لئوناردو باف يک پژوهشگر دينى شناخته شده در برزيل است. متن زير، نوشته اوست:
در ميزگردى که درباره «دين و آزادى» برپا شده بود و دالايى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسيدم: عالى جناب، بهترين دين کدام است؟
خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.»
دالايى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خيره شد ... و آنگاه گفت:
«بهترين دين، آن است که شما را به خداوند نزديک‌تر سازد. دينى که از شما آدم بهترى بسازد.»
من که از چنين پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟

او پاسخ داد:
«هر چيز که شما را دل‌رحم‌تر، فهميده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئوليت‌تر و اخلاقى‌تر سازد.
دينى که اين کار را براى شما بکند، بهترين دين است»
من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او انديشيدم. به نظر من پيامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنين است:


دوست من! اين که تو به چه دينى باور دارى و يا اين که اصلاً به هيچ دينى باور ندارى، براى من اهميت ندارد. آنچه براى من اهميت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است.


به ياد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.
قانون کنش و واکنش تنها منحصر به فيزيک نيست. در روابط انسانى هم صادق است.
اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بينى
و اگر بدى کنى، بدى.
هميشه چيزهايى را به دست خواهى آورد که براى ديگران نيز همان‌ها را آرزو کنى.
شاد بودن، هدف نيست. يک انتخاب است.


«هيچ دينى بالاتر از حقيقت وجود ندارد.»



--------------------------------------------------------------------------------------------
دوستان در هنگام فیلتر شدن این تارنما کافیست به اخر داریوش ایرانی یک شماره بالاتر بیفزایید بطور نمونه از یک به 2 بروید و یا 3

--------------------------------------------------------------------------------------------
با سپاس از همیشه دوست خوبم که برایم این نوشته را فرستاد



۱۰ نظر:

فاشیست گفت...

سلام داریوش گرامی
به راستی که دین همین است. خوشحالم باز در فضایی می نویسم که شما می نویسید. براتون در وبلاگ بلاگفا رمز آخرین پست رو گذاشته بودم.

پویا گفت...

دوست من دالایلاما و کلا ادیان تا وقتی که به قدرت نرسیدن خودشون رو حامی مهربانی و خوبی معرفی میکنن ولی وقتی که به قدرت میرسند ... یه مثال آشکارش هم کاری بود که محمد پیامبر اسلام توی 13 سال اول نبوتش اینجور رفتار کرد و 10 سال توی مدینه اونجوری رفتار کرد.(البته اگه سالها رو درست گفته باشم). نمونه همین کارشون هم همین الان توی تبت هست. وقتی که یه بچه 10 ساله رو مجبور میکنن توی معبد کتابایی رو که معنیش رو نمیفهمه حفظ کنه یهنی دارن مغزشو از چیزی که میخوان پر میکنن. به وب ما سر بزن خوشحال میشیم.

نوشین گفت...

اینطور که معلومه همه اخلاقیات و وجدان و محبت رامیفهمند جز اشخاصی که بر راس امورات این مملکت با نام دین نشسته اند این هم تقصیر خودشان نیست محمدشان هم چنین بوده است

دکتر تراش باشی گفت...

درود داریوش..
اما اینکه تمامی مصادیق را در زیر لوای دین جمع آوری کرده‌ است و از آن به عنوان نزدیک شدن به خدا یاد شده‌ است، کاملا حاکی از این است که این رفتارهای انسانی همان دین است یا اینکه دین منتهی به همین رفتارهای انسانیست..
در کل به نظر من گفتگویی جالب نبوده‌ است.. یا اینکه اصل و بنیاد گفتگو قیچی شده‌ است و به خرده‌ گفته‌هایی بسنده‌ شده‌ است..؟؟!!
پاینده‌ مانی..

مسعود گفت...

درود

داریوش دالایی لاما به قدرت نرسیده و اینچنین سخن می گوید. مشخص نیست اگر به قدرت می رسید چه می کرد. محمد هم تا زمانی که در مکه بود و در دو سال نخست زندگی در مدینه تنها مردم را ارشاد می کرد ولی از آن پس دست به شمشیر برد و با شمشیر ارشاد کرد.

پیروز باشی. پاینده ایران و ایرانی

dariush گفت...

با درود به دوستان خوب
البته میگویند مار گزیده از ریسمان ساه و سفید میترسد!!!
با گفته شما تا حدودی همراهم بقول دوستی میگفت همین مسیح هم که ارام بود برای اینکه قدرتی نداشت ولی باید دید بسیار ی از دین ها در همان کتاب هایشان اگهی کشتار و زرو گویی نیست بودایی ها رنج کشیدن را و ارامش را سر مشق حود قرار داده اند و در هیچ کتابی کشتار و جنگ برای اگهی بودایسم نمییابد همینگونه مسیحیت اینکه با نام مسیخ کشتار شد در جایی از انجیل نیامده . قران تنها کتابی است که در ان وارد شدن در دین بزرو شمشیر بوده و یا دستکم در بسیاری از موارد و خار ج شدن از ان هم با شمشیر طرف هستی الله همه جا چنان قدرت وحشتناکی از خود نشان میدهد که از او بترسی و تنها الرحمان الرحیم برای دوستان خودش است . این پروردگار ما ایرانیان نیست
ولی من تنها به انگیزه جمله اخر که برای من مهم نیست کدام دین را داری نوشتم که پندی باشد که دین داشتن و نداشتن مهم نیست این یک امر شخصی است هیچ انسان پاکدلی برایش مهم نیست کسی در روز با خدای خود به هر گونه ای به راز و نیاز بپردازد و یا نپردازد و او را قبول نداشته باشد یا باشد مهم انسان بودن است. این پیام است

مسعود از پارسه گفت...

درود بر داریوش جان

من هم خوشحالم پیدات کردم

نوشتت خیلی قشنگ بود

پاینده باشید

پویا گفت...

دوست من ببین وقتی که تو که داخل ایران نیستی با پیام خصوصی حرفتو میزنی. ما که داخل ایران هستیم چقدر پرت گاه سر راهمونه. بازم حضور و نظرت رو به ما هدیه بده.

dariush گفت...

هم میهن خوبم پویا
من تنها به انگیزه های همان پرتگاه ها دیدگاه خصوصی گذاشتم فکر کردم برای احترام و نخستین بار است در تارنمایتان میایم شاید خوشایند برای تارنمایتان نباشد که من مسیله سیاسی را همگانی کنم برای اینکه تارنمایتان سیاسی نیست و ادبی فرهنگی بیشتر است تنها به همین انگیزه بود
شاد باشید و تندرست

پویا گفت...

ما چی توز میخریم میشه یه مساله سیاسی. ممنون که به فکر ما هستی. جدی میگم.همچین آدمی کم پیدا میشه. بازم ممنون.
آره واقعا شاید بهتر این باشه که به صورت خصوصی گفت و شنود کنیم.