۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

مفهوم این عکس چیست؟



این روزها پوستر های خنده دار یکی پس ار دیگری برای "اشاعه حجاب " همه جا دیده میشود یک روز شکلات بدون ورق روی ان, یک روز شیرینی تو ویترین و بیرون ولی این باحالترین هست
عکس یک صندلی با سه پایه است و یک پایه ان شکسته و در پایین عکس با یک فرمول سخت ریاضی ثابت کرده زن منهای ححاب مساوی یا صندلی با یک پایه شکسته !!! و در پایین نوشته زن بدون ححاب بماندد صندلی 3 پایه است !!!))




مفهوم این عکس چیست؟

الف: زنی که حجاب ندارد مثل صندلی پایه شکسته قابل نشستن نیست.
ب: زنی که حجاب ندارد مثل صندلی پایه شکسته قابل استفاده نیست.
ج: تنها زنان با حجاب قابل استفاده هستند. !!!!
د: تنها روی زنان با حجاب می‌توان نشست. !!!
ه: دیدگاه شما چیست؟
اينم دیدگاه من:
معنی نمی خواد که...خودش توضیح داده منظورش چیه.
یعنی اگه چهار پایه داشته باشی=باحجاب باشی=همه سوارت می شن
و اگه سه پایه داشته باشی=بی حجاب باشی=هر کی بخواد سوارت شه گردنش خورد میشه.
ایرادشو به "اشاعه دهندگان حجاب و مبازره با بی عفتی " بگیرید ما بیگناهیم
---------------









۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

جبرئیل از بهشت شام برای ما آورد!




حضرت ایت الله علم ا لهدی امام ج معه محترم مشهد نقل می کند . شبی بدون هماهنگی قبلی به منزل مقام مع ظم ره بری واردشدیم . سا عتی گذشت، دید یم از شام خبری نیست حتی بوی غذا هم نمی اید کمی بی حوصله شد ه بودیم ،با خود گفتم شاید اقا در نظر دارند به خاطر عدم هما هنگی قبلی ،ما را تنبیه کنند وامشب را به ما گرسنگی بد هند. در همین افکار بودم که دیدم کسی ،مرا صدا می زند رفتم جلو ، اقایی را با چهر ه ای نورانی وغذایی در دست دیدم . گفت: بفر مایید تنا ول کنید خوش به حال مهمان اقا .گفتم: چرا؟ گفت :حضرت جبر ئیل این غذا را از بهشت اورده .خم شدم تا دستهای این مرد را ببوسم، دیدم به طرف اسمان حرکت کرد.
----------------------------------------------------

این جبرئیل هم پارتی بازی میکنه این همه فقیر و بی‌ چاره غذا را برده خونه کی‌ ها





۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

«نماز به تو ای آتش، ای بزرگ ترین آفریده ی اهورامزدا و سزاوار ستایش»



یسنا 62، بند 9


آذرگان خجسته باد
--------------------------------------------------
یک داستان

 
در گذشته های دور پادشاهی بیگانه بر سرزمین مادری چیره شد. او بد خواه ولی زیرک بود. و وزیری داشت از خودش بسی بد خواه تر و زیرک تر. به او امر کرد که راهی بیاب تا بر روح و جان این مردمان چیره شوم بدون آنکه بفهمند و پرخاشی بکنند. وزیر فکری کرد و طوماری بنبشت و به جارچیان داد تا در سراسر شهرها و دهات ها بخوانند. قوانین جدید باور به دین قدیم و سواد آموزی را غیر قانونی اعلام کرد. و مالیاتها را به سه برابر افزایش داد. شب زفاف اروس از آن شاه بود و" ارزش جان مردمان به اندازه چهارپایان کشور همسایه که میهن اصلی شاه بود" اعلام شد. هر گونه اعتراض و مخالفت با این قوانین مجازات مرگ داشت و در نهایت طبق این قوانین گو...( خارج کردن باد روده   )هم ممنوع اعلام شد.

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

زينب باجي

زينب معروف به « زينب باجي» در يكي از محلات قديمي تبريز در يك خانواده روستايي به دنيا آمده . شهرت زينب از زماني آغاز مي شود كه ناصرالدين شاه امتياز خريد و فروش تنباكو درايران را به يك شركت انگليسي واگذار مي كند. تبريز نخستين شهري است كه درفش مخالفت را در برابر اين ستم كه به ملت ايران رواداشته شده بلند مي كند. بازار تبريز به نشانه اعتراض بسته مي شود ، و بيشتر از بيست هزار نفر مسلح مي شوند و به شاه تلگراف مي زنند كه به هيچوجه زيربار اين قرارداد نخواهند رفت. اما ماموران دولتي با زور و تهديد بازاريان را وادار به بازكردن مغازه ها مي كنند.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

گفتگویی بين لئوناردو باف و دالايى‌لاما




لئوناردو باف يک پژوهشگر دينى شناخته شده در برزيل است. متن زير، نوشته اوست:
در ميزگردى که درباره «دين و آزادى» برپا شده بود و دالايى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسيدم: عالى جناب، بهترين دين کدام است؟
خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.»
دالايى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خيره شد ... و آنگاه گفت:
«بهترين دين، آن است که شما را به خداوند نزديک‌تر سازد. دينى که از شما آدم بهترى بسازد.»
من که از چنين پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

حسن نصرالله با تمام بى‌شعوريش فهميد كه ايران به گروگان گرفته شده است

حسن نصرالله با تمام بى‌شعوريش فهميد كه ايران به گروگان گرفته شده است



حسن نصرالله،  از نظام جمهورى اسلامى و اعراب تندرو، گفته است ايران سرزمين پارسي نيست چرا كه خميني و خامنه‌اى، عرب هستند. از اين جسارت كه او به خود اجازه داده و نام بلند ايران را بر زبان رانده كه بگذريم، حرفش بى‌ربط نيست. آرى ايران بانوي ما را گرو گرفته اند و همه ملت ايران، فرهنگ ايران، تمدن ايران و منابع ايران، در اسارت است در دست بى‌وطنانى كه چون عقربى بساط خود را پهن كرده اند نفس بر هر اسيرى مى‌برند. آرى حسن نصرالله با تمام بي‌شعوريش فهميد. ايران، سرزمين گل و بلبل، سرزمين شعر و ادب، خاك دليران، مهد تمدن، خانه پدرى من، كنام مام ميهن، در اسارت است. در اسارت.


۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

نامه برادر "توني بلر" به برادر " محمود"



دوستان در هنگام فیلتر شدن این تارنما کافیست به اخر داریوش ایرانی یک شماره بالاتر بیفزایید بطور نمونه از یک به 2 بروید و یا 3



نامه برادر "توني بلر" به برادر " محمود"جهت درد و دل


محمودجان شما ایرانی ها کارهایی می کنید که ما انگلیسیها به انگلیسی بودنمان شک می کنیم!

عزیز من شما سی سال است ریاست اپک را بهتان نمی دهند چیزی نمی گوئید. خسارت جنگتان را هم خوردند و رفتند ، چیزی نمی گوئید. حق و حقوق دریای کاسبین را هم که نمی توانید زنده کنید. از پس این شیخ های خلیج  فارس هم که بر نمی آئید. چینی ها مدام به هوای حمایت هسته ای ، جنس بنجل بارتان می کنند ، چیزی نمی گوئید. شرکتهای نفتی هم که دولا پهنا با شما حساب می کنند ، چیزی نمی گوئید. اتباع شما را در سراسر دنیا راه نمی دهند اگر هم بدهند انگشت نگاری می شوند ، نمونه اش سفارت خودمان در تهران ، چیزی نمی گوئید . روسیه برای تکمیل این نیروگاه فکسنی بوشهر مرتب تیغتان می زند چیزی نمیگوئید. دانشگاه کلمبیا می روی کلی کلفت بارت می کنند ، می خندی و آنر ا عظمت ملت ایران نشان می دهی . انوقت خسارت جنگ جهانی اول را در خواست میکنی ؟

۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

حدیث

به قول میرزا آقا خان کرمانی:




اگر یک جلد کتاب از 24 جلد کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را در هر کشوری انتشار بدهند ، دیگر امید نجات برای آن ملت کم است . حالا تصور کن که هرگاه 24 جلد از این کتاب در میان ملتی منتشر شود !


محض ازدیاد بصیرت, یکی از حدیث های مهم این بحارالانوار را نقل می کنم که مُشت نمونه خروار باشد .
علی علیه السلام در غزوه صفین ، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود . به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات ، واز طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن ، و از او محل عبور را بپرس . نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره ، بالفورهفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند ، لبیک لبیک ، چه می گویی ؟