۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

ساندیس خور لبنان

آیا آن بخش از مردم ساندیس خور لبنان که به کمک دلارهای نفتی حکومت ایران یا بهتر بگویم دلارهای خونین رژیم  اسلامی برای استقبال از محمود احمدی نژاد، قاتل فرزندان سرزمین ایران  ،پایمال کننده خون ندا های وطن و دزد رای ها ملتی بزرگ به نام ایران به خیابانهای لبنان آمدند و هلهله و شادی کردند، درفش خونین ج.ا اسلامی را همراه با درفش کشور خود در میادین بیروت چرخاندند، خواهند پذیرفت که مردم ایران هم متقابلا برای سربازان اسرائیلی که فرزندان آنها را به خاک و خون میکشند هلهله و شادی نمایند؟اما ملت ایران سبز تر از تمام سبزی شماست و هیچ گاه با دشمن خود هم چنین نخواهد کرد.





(البته خوب است بدانید که تمامی ماشینها فورد و شورولت امریکایی بودند . ایشان  و برادران حزب الله شان از درون این ماشین ها شعار مرگ بر امریکا سر میدهد!!! )



به نظر نمیرسد در بین این دو حرکت زشت و غیر انسانی تفاوتی وجود داشته باشد! جماعت ساندیس خور لبنانی به زودی شاهد خواهید بود که همین دلارهای خونین حکومت اسلامی بساط جنگ دیگری را درمنطقه به پا میکند و و فرزندان شما جماعت ساندیس خور هستند که در خون می غلتند و این تاوان کسانی است که از قاتلین ملت ها همچون قهرمان پذیرایی میکنند و دنیا را در چند دلار خلاصه میکنند. باشد روزی که آزادی به معنی آزادی در جهان حاکم شود.

شگفتا ماشین های !!!کشور های دوست ایشان بمانند سومالی ,سوریه, لینان, فلستین ونزیولا, بورکینا فاسو را  ایشان  و برادران حزب الله شان   سوار نمی شود و پزش را با ماشین امریکایی میدهند

۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

قبله عالم،



گروهی از استقبال کنندگان ایرانی !!!????


  خس و خاشاک تویی ، دشمن این خاک  تویی                                                 
                                                                                                         

انگل و بیمار تویی ، میکروب و ناپاک تویی


آب منم ، سبز منم ، واکسن تو ، پاک منم


چرک تویی ، خدعه تویی ، فتنه و آفات تویی


زور تویی ، کور تویی ، منقل و تریاک تویی


شور منم ، نور منم ، زنده و چالاک منم


راه منم چاه تویی ، کوه منم کاه تویی


عاقل و فرزانه نیی ، رهبر دیوانه تویی


ننگی و داغی و دغل ، تازی و ضحاک تویی


چه زنده ام چه کشته ام ، کاوه ی این خاک منم


یاور این خاک منم ، صاحب این خاک منم





بالاخره پس از مدتها که القابی همچون: خس و خاشاک،گاو و گوساله،فتنه گر و ... از جانب تمام منتصبان قبله عالم ، به معترضين داده شد، شخص قبله عالم به ميدان آمدند و معترضان را به لقب ميکروبهای سياسی مزين کردند و وجود اين ميکروبهای سياسی را باعث واکسينه شدن نظام دانستند.اما انگار ايشان که خود در زمان رژيم سابق ، جزو همين ميکروبهای سياسی بوده اند، فراموش کرده اند که رژيم سابق هم قبل از اينکه توسط همين ميکروبهای سياسی ، از پای در آيد، چندين بار به زور شلاق و سرنيزه و زندان و ساواک ، فکر می کرد که خود را واکسينه کرده است. خود حضرتشان حتما به خوبی بياد دارند که چگونه قبله عالم آن زمان ،يکسال قبل از بهمن 57، ايران را جزيره آرامش در دريای متلاطم خاورميانه می خواندند.ولی نزديکان و مشاوران قبله عالم وقت نمی گذاشتند که ايشان از آنچه در زير پوست جامعه می گذرد خبردار شوند و وقتی خبر دار شدند که ديگر کار از کار گذشته بود.حال حکايت اين قبله عالم نيز ، حکايت همان است.که می خواهند با تحقير و توهين و شکنجه و تجاوز ، نظام را از وجود واکسينه کنند و بی خبر از اينکه اگر قرار بود اين حرکات و شکنجه ها و زندانها ، نظامی را واکسينه کند و برقرار، هيچ وقت نوبت به شما نمی رسيد که در مکان «قبله عالم بودن» جلوس کنيد

-----------------
bavar-e-sabz.blogspot.com

۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

اعظم خانم فرح ی همسر محمود اح مدی نژاد





احمدی نژاد در سفر به لبنان اهل و عیال را هم با خود برده بود تا اعظم سادات شاهد باشد که شوهرش بر خلاف ایران ، همه جا هم فحش نمی خورد ! اعظم خانم فرحی همسر محمود احمدی نژاد در سفر لبنان از تونلهای حزب الله در مرز اسرائیل دیدن کرد و به اتفاق وفا سلیمان همسر  میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان  به دیدار دانش آموزان یک مدرسه رفت 


۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

لایحه پیشنهادی جهت حمایت از خانواده!



راستش ما دیدیم مجلس خیلی وقت است دارد با دو واژه «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید من به فکر حمایت از خانواده هستم. کسی هم نمی گوید این چه جور حمایتی است که فقط دو جور ازدواج خشک و خالی را در برمی گیرد، تازه همان دو تا را هم مدت هاست زورش نمی رسد تصویب کند.


مجلسی ها به این نکته توجه ندارند که هر زنی بخواهد زن دوم یا موقت مردی باشد، معنی اش این است که یک چیزهایی در زندگی اش کم دارد که باید هرچه زودتر به فکر جبرانشان بود، مثل خواستگار ازدواج دایم، یا امنیت مالی. هر مردی هم که بخواهد ازدواج مجدد و موقت کند، یک چیزهایی در زندگی اش زیاد دارد که باید هرچه زودتر توسط مهرورزان عدالت گستر با دیگران تقسیم شود، مثل تنبان یا تنوع طلبی.

۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

نگاهی متفاوت به خیابان های تهران

نگاهی متفاوت به خیابان های تهران


۱۶ آذر به انقلاب ختم می شود.ادامه ی انقلاب به آزادی می رسد.اما تا رسیدن به خود تندیس آزادی باید همچنان ادامه داد. جمهوری اسلامی با آزادی فاصله دارد.در حالیکه در ظاهر با هم در یک امتداد هستند اما فاصله مطمئنی باهم دارند.جمهوری اسلامی با رسیدن به خیابان رودکی تمام می شود اما آزادی همچنان ادامه دارد. انگار که جمهوری اسلامی تمام توانش در همراهی با آزادی تا همان رودکی بوده است.
ملت خیابان کوتاهی است که با رسیدن به خیابان جمهوری اسلامی پایان می پذیرد.
سفارت انگلیس هم در خیابان جمهوری اسلامی قرار دارد.سفارت روسیه با اینکه در نوفل لوشاتو قرار دارد اما آن هم به جمهوری اسلامی نزدیک است.

اگر از انقلاب به آزادی و جمهوری اسلامی بخواهید برسید٬ مسیرها در تضاد با یکدیگر هستند.برای رسیدن به آزادی باید انقلاب را ادامه داد و برای رسیدن به جمهوری اسلامی باید از آزادی و انقلاب فاصله گرفته و انقلاب را رو به پایین رفت.
خیابان ایران هم خیابانی است که فقط عده ای خاص با عقایدی خاصتر در آن جای دارند.


پاسداران همان سلطنت آباد سابق است.فقط اسمش عوض شده.جهت همان جهت و شیب همان شیب است.
خیابان نبرد به پیروزی می رسد.

... و برای رسیدن به فرجام از هنگام باید رفت.





۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

یه روز یه آذری بود,یه روز یه رشتی بود ,یه روز یه لره بود،



یه روز یه آذری بود



اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان


خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛


یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!


جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،


فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،


برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. .


شاید هم .. ؛احمد کسروی که در راه مبارزه با خرافات کشته شد






یه روز یه رشتی  بود.. ! -
نامش دکتر معین بود استاد ادبیات و دستور زبان فارسی و تاریخ
و برای آگاه کردن مردم ایران خیلی‌ زحمت کشید آخر هم سر کلاس درس سکته کرد
یه رشتی یه بود

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛


یه روز یه لره بود،
 به اسم شاپور بختیار؛


جونش رو برای عقایدش از دست داد،


با او نا مهربانی کردیم، تا اینکه در مأمن و آسایشگاه دور از وطن، سرش رو بریدند.. .
یک قزوینی بود

نامش عارف بود که خواهان بر چیدن استبداد و برپایی جمهوری بود

یه روز ما همه با هم بودیم.. ،


ترک و رشتی و لر و اصفهانی و ... !


تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند


و قفل دوستی ما رو شکستند.. ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،


به همدیگه می خندیم،


و اینجوری شادیم.. ؛


خیلی خوش می گذره.. !
--------------------------------------------------------------
با سپس از مارال گرم




با کمی‌ ویرایش در نوشته فرستاده او‌




۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

شاد باشید که جشن مهرگان آمد



شاد باشید که جشن مهرگان آمد    :


می ستاییم مهر ِدارنده ی دشت های پهناور را،



او که به همه ی سرزمین های ایرانی،


خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی می بخشد ...


«اوستا - مهریَشت»

موبد گرام سرور کامران جمشید ی میگوید :


مهرگان جشنی برای ارزش گذاری به:
پیوند ،یگانگی،نیک‌ و مهر آمیز میان همه نمودهایی زندگی‌ به گونه :
کشش ،مهر،عشق دوستی‌، میانه‌ روی ،میانه‌ داری پیوند و پیمان

میان :

دو انسان دوستی‌ عشق و پیوند
انسان و آخیش‌ها و زیستبوم
زمان برداشت ارمغان زمین به جانداران
برداشت فراورده‌هایی‌ کشاورزی
هم چنین نماد پیروزی دادگری و شهریاری نیک‌ که به دست مردم برپا شد (نماد آن کاوه اهنگر و فریدون) بر بدی دروغ نابخردی و ستم (نماد آن  ضحاک ) می‌باشد