۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

شب یلدا





می ستاییم مهر را

آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن
با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند
(اوستا - مهر یشت)

شب چله زاد روز ایزد مهر یا میترا است.نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است.
ایرانیان همواره شیفته ی شادی و جشن بوده اند و این جشن ها را با روشنایی و نور می آراستند. آن ها خورشید را نماد نیکی می دانستند .
تا ۴ قرن پس از مسیح دین میترایسم که به وسیله سربازان رومی به اروپا برده شده بود دین رسمی روم و منطقه هایی تحت کنترل روم بود .پس از نفوذ مسیحیت تمامی رسم ها و شخصیت میترا را  روحانیون مسیحی در قالب مسیح زنده کردند حتا زاد روز میترا تا مدت ها با زاد روز مسیح یکی بود پس از دگرگونی گاه شمار از گرگریانیش به جولیانیش  این ۳ روز اختلاف بین زاد روز میترا و مسیح پدیدار شد .  جالب است بدانیم که میترا ۱۲ هم راه داشت(مسیح هم ۱۲ هم راه ) مادر او ناهید والی پدر  ا او  ناشناس است (پدر مسیح هم ناشناس). میترا کشته میشود و پس از چند روز زنده میشود (به مانند مسیح ) و بنا بر   ایمان میترایسم ها او  دوباره در روز پایانی دنیا خواهد آمد .میترا کلاهی بر سر داشت  که هنوز هم ان کلاهی  که بر سر پا پ است میترا نامیده میشود  میترایسم ها درخت سرو را در زاد روز میترا می آراستند و بر بالاترین بخش ان ستاره  ای میگذاشتند کاری که امروز مسیحیان با درخت کاج میکنند و ان را میاریاند و بر بالایی ان ستاره ای میگذراند

با آرزویی پیروزی سپیدی و روشنی بر تیرگی .
 شاد باشد و پر مهر و هر  روزتان خورشید  روز
 

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

صلح همیشه زیباست

نردیک شب کریسمس است و سال نو مسیحی یاد این داستان افتادم که بدانیم صلح همیشه زیباست






عکس سربازان و افسران  المانی و انگلیسی و فرانسوی

۲۴ سپتامبر ۱۹۱۴ ارتشهای آلمان بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم میجنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل میکنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک میکند.صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر میشنوند و با درفش    سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان میروند.آنشب سربازان ۳ ارتش در کنار هم شام میخورند و کریسمس را جشن میگیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق میکنند که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند
صبح روز بعد دست و دل سربازان برای جنگ نمیرفت.شب  پیش  آنقدر با دشمن رفیق شده بودند که بی خیال جنگ شدند و از پشت خاکریز برای هم دست تکان میدادند!چند ساعت که گذشت باز هم درفش سفید بالا رفت و پس از گفتگوی ۳ نماینده ارتشها تصمیم بر این گرفته شد که برای سرگرم شدن با هم فوتبال بازی کنند.آنها آنقدر با هم رفیق میشوند که با هم عکس میگیرند و حتی  نشانی  خانه های خود را به همدیگر میدهند تا  پس  از جنگ به کشور های هم سفر کنند!کار به جایی میرسد که این ۳ ارتش به هم پناه میدهند و ...
تنها چیزی که باعث میشود تا قضیه لو برود متن نامه هایی بود که سربازان برای خانواده هایشان فرستاده بودند و به آنها اطمینان داده بودند که اینجا از جنگ خبری نیست
این رویداد نشان میدهند که مردم هیچگاه  خواهان جنگ نیستند و این دولت ها و حکومت ها هستند که با سهش ناسیونالیستی و یا مذهبی و سیاسی انها بازی کرده انها را به کام مرگ میفرستند و خود در بهترین شرایط زندگی میکنند و خود را قهرمان مینامند نمونه ان را در کشور خود دیدیم
-----
سال ۲۰۰۵ هم کریستین کاریون با استناد به مدارک این اتفاق فیلمی بنام "کریسمس مبارک"میسازد





۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

شکلات

برخی دوستی ها "تا" نداره برخی هم داره
بیاد  بهترین دوست که دوستی  او" تا" نداشت,
-----------------------

با یک شکلات شروع شد من یک شکلات گذاشتم تو دستش اون هم یک شکلات گذشت تو دست من من بچه بودم اون هم بچه بود سرمو بالا کردم اون هم سرشو بالا کرد دید منو میشناسه گفت دوستیم گفتم دوست دوست گفت تا کجا ?

گفتم دوستی که "تا "نداره گفت "تا" مرگ گفتم من که گفتم دوستی" تا" نداره گفت باشه تا پس از مرگ گفتم نه, نه, نه, نه, تا نداره. گفت قبوله تا انجا که همه زنده میشن یعنی زندگی پس از مرگ بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم خندیم گفتم تو براش تا هر کجا که دلت میخواد یک تا بزار یک تا بکش از سره این دنیا تا اون دنیا اما من اصلآ براش تا نمیزارم نگاهم کرد نگاش کردم باور نمیکرد میدونستم اون میخواست حتمن دوستی ما" تا" داشته باشه


دوستی بدون" تا "را نمیفهمید گفت بیا برا دوستیمون یک نشونه بزاریم گفتم باشه تو بگو گفت شکلات ! هر بار که همو میبینیم یک شکلات ماله تو یک شکلات ماله من گفت باشه گفتم باشه هر بار همو میدیدیم من یک شکلات میذاشتم کفه دستش اون هم یک شکلات میذاشت کفه دست من باز هم دیگرو نگاه میکردیم یعنی اینکه دوستیم دوست دوست ! من تندی شوکلاتمو باز میکردم میذاشتم تو دهانم و تندو تند میمکیدم .میگفت شکمو تو دوست شکموی منی و شوکلادشو میذاشت تو یک صندوقچه قشنگ میگفتم بخورش میگفت تموم میشه میخوام تموم نشه برا همیشه بمونه .صندوقش پر از شکلات شده بود هیچ کدومشو نمیخورد من همشو خورده بودم گفتم اگه یک روز شکلاته مورچه ها بخوران یا کرم ها اون وقت چی کار میکنی ؟ گفت مواظبشون هستم گفت میخوام نگرشون دارم تا موقعی که دوست هستیم من شوکلاتامو میذاشتم تو دهانم و میگفتم نه نه نه دوستی که تا نداره یک سال دو سال ۴ سال ۱۰ سال ۲۰ سالش شده من بزرگ شدم اون هم بزرگ شده من همه شوکلاتامو خوردم اون همه شوکولاتاشو نگه داشته . اون امده امشب تا خداحافظی کنه گفت میره ولی زود برمیگرده من که میدونم دیگه برنمیگرده یادش رفت شکلات به من بده من که یادم نرفته یک شکلات گذشتم کفه یک دستش گفتم این ماله خوردن یکی هم گذشتم اون کفه دستش گفتم این هم ماله صندوقچت. یادش رفته بود که صندوقی داره برا شوکلاتاش.هر دو تا رو خورد . خندیدم میدونستم دوستی من تا نداره ولی دوستی اون تا داره مثل همیشه . خوب شد همه شوکولاتمو خوردم ولی اون هیچ کدومشو نخورده. حالا با یک صندوق پره شکلات هایی نخورده چی کار میکنه ؟؟؟؟


------------------
نام سراینده :؟؟؟؟


 دکلمه زیبا  این سروده   در یوتوب  http://www.youtube.com/watch?v=pQG8GYTqeys
با آرزویی اینکه همه دوستی ها بدونه" تا" باشه  

۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

آیات زن ستیزانه کتاب هایی مذهبی یهودیان و مسیحیان

یک نگاه بسیار کوتاه  نخست به دیدگاه ایرانیان در باره زن و انگاه دین های سامی :
در ایران باستان 3 امشاسپند زن و 3 دیگری مرد هستند برابری در امشاسپندان .



اشو زرتشت به دختر خود پورچیستا میگوید که همسرش را با خرد خود برگزیند


در یشت ها آمده است: « فروهر همه مردان و زنان نیک را می ستاییم.
 در فصل ۳۸ یسنا آمده است: « ای اهورامزدا زنان این سرزمین را می ستاییم و زنانی که آیین راستی و نیکی برخوردارند.»

باید گفت که دینهای سامی که رییشه آنها دین یهود است در بیشتر موارد هم سو هستند
در اینجا تنها گوشه ای از این گفتار ، بمانند همه نوشتهایم این نوشته تنها برای روشنگریست و نه توهین به هم میهنان و دیگر یهودی و مسیحی هایی این گیتی , باید دین خود را بهتر بشناسند و ان ها هم بداند  پروردگار دینی یا نژادی و قومی را برتر از دیگری نمیداند اگر بداند دیگر ان پروردگار دادگر و دادگستر نمیتواند باشد
در اینجا آیات زن ستیزانه کتاب هایی مذهبی یهودیان و مسیحیان
که دوستان فریب سخنان زیبای کشیشان را نخورند و بدانند در پایه تفاوتی نیست و به قولی ریشه نخستین در دینهایی سامی یهودیت بوده
آیه 16 باب سوم کتاب آفرینش که زنان را مخاطب قرار میدهد آنان را اینگونه تحقیر میکند:
"درد و زجر زایمان را برایت چند برابرخواهم کرد و تو در بحران درد و رنج

فرزندت را خواهی زائید.همچنین باید بدانی با وجود اینکه به تو قدرت زایش فرزند داده ام، ولی باید همچنان وفاداری و علاقه و محبتت رانسبت به شوهرت نگهداری کنی و بدانی که او باید بر تو فرمانروائی کند."